برای عالی توی انگلیسی معادلهای زیادی وجود داره اما من توی این ویدیو 7 تا از مرتبطترینها رو براتون آماده کردم که تلفظ و مثال هم دارن. چندبار این ویدیو رو ببین و خودت هم چندتا مثال باهاشون بنویس که کامل متوجه بشی.
کلمه عالی به انگلیسی
همونطور که می دونید توی زبان فارسی معادلهای زیادی برای کلمه عالی وجود داره. مثلا میگیم خیلی خوب، عالی، فوقالعاده، حیرتانگیز، بینظیر، خارقالعاده، شگفتانگیز، تحسینبرانگیز و غیره. توی انگلیسی هم دقیقاً همین حالتها وجود داره. اینجا میخوایم تمام این مترادفهای کلمه عالی رو یاد بگیریم. هر کلمه رو با تلفظ، مثال، ترجمه و کاربردش بررسی میکنیم.
1. Excellent – بسیار خوب، عالی
تلفظ: /ˈek.səl.ənt/ — اِکسِلِنت
کلمهای رسمی که برای توصیف چیزهایی با کیفیت بالا استفاده میشه.
Your English is excellent.
تلفظ فارسی: یور اِنگلِش ایز اِکسِلِنت
ترجمه: انگلیسیت خیلی عالیه.
2. Amazing – شگفتانگیز
تلفظ: /əˈmeɪ.zɪŋ/ — اِمِیزینگ
وقتی چیزی خیلی بیشتر از حد انتظار خوب باشه.
This place is amazing.
تلفظ: دیس پِلِیس ایز اِمِیزینگ
ترجمه: اینجا شگفتانگیزه.
3. Awesome – محشر، فوقالعاده (خیلی محاورهای)
تلفظ: /ˈɔː.səm/ — آسام
بیشتر توی انگلیسی آمریکایی رایجه. حس هیجان زیاد منتقل میکنه.
That concert was awesome!
تلفظ: دَت کانسِرت واز آسام
ترجمه: اون کنسرت محشر بود!
4. Wonderful – بسیار خوب و لذتبخش
تلفظ: /ˈwʌn.də.fəl/ — واندِرفول
برای تجربههای دلپذیر یا انسانهای خوشبرخورد.
Johnny Depp is a wonderful actor.
تلفظ: جانی دِپ ایز اِ واندِرفول اَکتِر
ترجمه: جانی دپ یه بازیگر فوقالعادهست.
5. Fantastic – فوقالعاده، خارقالعاده
تلفظ: /fænˈtæs.tɪk/ — فَنتَستیک
برای توصیف چیزهایی که خیلی خیلی خوبن، حتی تخیلی خوب.
You did a fantastic job!
تلفظ: یو دید اِ فَنتَستیک جاب
ترجمه: کارت فوقالعاده بود!
6. Terrific – عالی، تحسینبرانگیز
تلفظ: /təˈrɪf.ɪk/ — تِریفیک
از شدت خوب بودن چیزی رو تحسین میکنیم.
She is a terrific dancer.
تلفظ: شی ایز اِ تِریفیک دَنسِر
ترجمه: اون یه رقصنده عالیه.
7. Outstanding – برجسته، فوقالعاده
تلفظ: /ˌaʊtˈstæn.dɪŋ/ — آوتاِستَندینگ
برای توصیف دستاورد یا اجراهای خاص.
His performance was outstanding.
تلفظ: هیز پِرفورمِنس واز آوتاِستَندینگ
ترجمه: اجراش فوقالعاده بود.
8. Superb – بینقص، خیلی عالی
تلفظ: /suːˈpɜːb/ — سوپِرب
معمولاً برای توصیف غذا، طراحی یا کیفیت کاری استفاده میشه.
The food was superb.
تلفظ: دِ فود واز سوپِرب
ترجمه: غذا بینقص بود.
9. Fabulous – خیلی خوب، عالی
تلفظ: /ˈfæb.jə.ləs/ — فَبیولِس
بیشتر در زبان غیررسمی برای توصیف ظاهر یا موقعیتهای خاص.
You look fabulous!
تلفظ: یو لوک فَبیولِس
ترجمه: فوقالعاده به نظر میرسی!
10. Magnificent – باشکوه، خیرهکننده
تلفظ: /mæɡˈnɪf.ɪ.sənt/ — مَگنیفیسِنت
برای چیزی بسیار زیبا یا با ابهت.
The palace is simply magnificent.
تلفظ: دِ پَلِس ایز سیمپلی مَگنیفیسِنت
ترجمه: قصر واقعاً باشکوهه.
11. Brilliant – درخشان، شگفتانگیز
تلفظ: /ˈbrɪl.jənt/ — بریلیِنت
برای ایدههای هوشمندانه یا آدمای باهوش.
That’s a brilliant solution!
تلفظ: دَتس اِ بریلیِنت سِلوشِن
ترجمه: این یه راهحل درخشان بود!
12. Mind-blowing – خیلی حیرتآور
تلفظ: /ˈmaɪndˌbloʊ.ɪŋ/ — مایند-بِلُوینگ
برای چیزهایی که واقعاً مغزتو منفجر میکنن از شدت خوب بودن!
The ending was mind-blowing.
تلفظ: دی اِندینگ واز مایند-بِلُوینگ
ترجمه: پایانش شگفتانگیز بود.
نتیجهگیری
اگه بخوای زبان انگلیسیت سطح بالاتر و طبیعیتر به نظر برسه، لازمه فقط به یک کلمه مثل «excellent» بسنده نکنی. استفاده از واژههایی مثل amazing، awesome، terrific، brilliant و بقیه، باعث میشه مثل یه انگلیسیزبان واقعی صحبت کنی. هر کدومشون حس متفاوتی داره که با تمرین بیشتر میتونی موقعیت مناسبش رو یاد بگیری.
تمرین پیشنهادی: با هر کلمه بالا یه جمله بساز و بلند تکرار کن. بعد تلفظش رو با دیکشنری چک کن و سعی کن درست اداش کنی. بعد از یه هفته میفهمی چقدر راحت شدی باهاشون!
13. Splendid – بسیار عالی، باشکوه
تلفظ: /ˈsplen.dɪd/ — اِسپلِندید
برای توصیف چیزهایی که حس تجمل، زیبایی یا کیفیت بالا دارن.
The wedding was absolutely splendid.
تلفظ: دِ وِدینگ واز اَبسِلوتلی اِسپلِندید
ترجمه: مراسم عروسی فوقالعاده باشکوه بود.
14. Glorious – پرشکوه، مجلل
تلفظ: /ˈɡlɔː.ri.əs/ — گِلوریِس
برای توصیف لحظات افتخارآمیز، طبیعت یا چیزهای باشکوه.
It was a glorious sunset.
تلفظ: ایت واز اِ گِلوریِس سانسِت
ترجمه: غروب آفتاب باشکوهی بود.
15. Impressive – تأثیرگذار، عالی
تلفظ: /ɪmˈpres.ɪv/ — ایمپْرِسِو
وقتی چیزی طوری خوبه که آدمو تحت تأثیر قرار میده.
Your resume is very impressive.
تلفظ: یور رِزومِی ایز وِری ایمپْرِسِو
ترجمه: رزومهات خیلی تأثیرگذاره.
16. Majestic – باشکوه، باعظمت
تلفظ: /məˈdʒes.tɪk/ — مَجِستیک
برای توصیف چیزهایی که عظمت یا شکوه خاصی دارن، مثل کوه، قصر، فیل، طبیعت.
The mountains looked majestic in the morning light.
تلفظ: دِ ماونتِینز لوکْد مَجِستیک این دِ مورنینگ لایت
ترجمه: کوهها در نور صبح خیلی باشکوه به نظر میرسیدن.
17. Top-notch – درجه یک، بینقص (عامیانه)
تلفظ: /ˌtɒpˈnɒtʃ/ — تاپناچ
اصطلاحی در مکالمه برای توصیف خدمات یا کیفیت عالی.
The hotel provided top-notch service.
تلفظ: دِ هوتِل پراوایدِد تاپناچ سِرویس
ترجمه: هتل خدمات درجه یکی ارائه داد.
18. Remarkable – شایان توجه، بسیار خوب
تلفظ: /rɪˈmɑː.kə.bəl/ — ریمارکِبِل
برای چیزی که ارزش دیده شدن یا یادگیری داره چون عالی یا خاصه.
Her progress in English is remarkable.
تلفظ: هِر پراگرِس این اِنگلِش ایز ریمارکِبِل
ترجمه: پیشرفتش در زبان انگلیسی خیلی چشمگیره.
19. Extraordinary – خارقالعاده، غیرعادی
تلفظ: /ɪkˈstrɔː.dɪ.nər.i/ — اِکسْتراآردینِری
وقتی چیزی خیلی فراتر از حد نرمال عالیه.
She has an extraordinary talent for music.
تلفظ: شی هَز اَن اِکسْتراآردینِری تَلِنت فور میوزیک
ترجمه: اون استعداد خارقالعادهای در موسیقی داره.
20. Phenomenal – شگفتانگیز، خارقالعاده
تلفظ: /fəˈnɒm.ɪ.nəl/ — فِنامِنال
برای توصیف چیزی که عملکرد یا نتیجهای فراتر از انتظار داشته.
Her performance was simply phenomenal.
تلفظ: هِر پِرفورمِنس واز سیمپلی فِنامِنال
ترجمه: اجراش واقعاً شگفتانگیز بود.